فیلمی در نکوهش دروغ
"جدایی نادر از سیمین" را حتماً ببینید.
شاید همین یک جمله برای بهروز شدن این وبلاگ کافی باشد. درباره آخرین ساخته اصغر فرهادی با آنچه در ذهنم رژه میرود هرچه بنویسم کم نوشته ام و حق مطلب ادا نخواهد شد. از این روست که شاید تنها سفارشی به دیدن این فیلم کافی باشد.
در جشنواره بیست و نهم فجر فیلمهای زیادی دیدم. از فیلم لوس و ضعیفی مثل "یکی از ما دو نفر" تا فیلم گنگ و مبهمی مثل "آسمان محبوب" تا فیلم زنده و دلنشینی مثل "یه حبه قند" و یا نمایش مضحکی به نام فیلم "پایان نامه" که داد تماشاگران را درآورد اما نشد که "جدایی نادر از سیمین" را ببینم و حسرت دیدنش بر دلم ماند.
جوایزی که در جشنواره فجر و جشنواره فیلم برلین نصیب این فیلم شد و گفت و شنودها و نقدهایی که درباره این فیلم خواندم و شنیدم هم مدام بر این حسرت میافزود تا اینکه دیشب توانستم به تماشای هنرنمایی تازه فرهادی و عوامل فیلمش بنشینم.
میتوان از ساختار منسجم فیلم نوشت که تو را از آغاز تا پایان همراه میکند بی آنکه با فیلم فاصله پیدا کنی. میتوان از متظاهر نبودن فیلم در تکنیکها و ساختار بصری نوشت آنچنانکه آنقدر درگیر روایت منسجم فیلم میشوی که هیچ زایده ای آزارت نمیدهد. میتوان از تصویرگری واقعی آدمها و موقعیتهایشان نوشت بدانسان که نه از سکانسهای پربازیگر و میزانسنهای شلوغ و پیچیده خبری هست و نه از کارت پستالهای بصری و چشمنواز. میتوان از بازیهای فراتر از سینمای معمول این روزهای ایران نوشت که موجب میشوند آدمهای فیلم را به تمامی باور کنی. میتوان از روایتگری ظریف و هنرمندانه داستان فیلم نوشت که به خوبی با بافت اثر در هم تنیده شده و تو را به پیش میبرد. میتوان...
اما مهمتر از همه اینها، پیام فیلم است که دروغ را تقبیح میکند و جایگاه اخلاق را در زندگی روزمره ما یادآور میشود.
فرهادی به زیبایی مقوله "اخلاق" را در تار و پود فیلمش وارد کرده و در بستر یک زندگی واقعی که منحصر به یک زوج یا خانواده ای خاص نیست، دغدغه سلامت اخلاقی جامعه را بازتاب میدهد.
"جدایی نادر از سیمین" میگوید که اگر دومینوی دروغ راه بیفتد، توقف و درنگی بر آن نخواهد بود و سیلاب بداخلاقیها را پایانی نیست و در این مسیر، حتی دامن کودکان و پاکان اجتماع نیز ممکن است آلوده شود.
"جدایی نادر از سیمین" را حتماً ببینید.